به گزارش شانا - مهدی چمران عضو شورای مرکزی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و رئیس شورای شهر تهران در جریان بازدیدش از برنا، گفت وگویی را در زمینه های سیاسی و مدیریت شهری انجام داد.
متن مصاحبه به شرح ذیل است:
عده ای دوست ندارند انتخابات پرشور باشد
برنا: به عنوان سوال اول به مسئله انتخابات پیش روی مجلس بپردازیم چون شم از اعضای تاثیرگذار شورای ائتلاف نیروهای انقلاب هستید. بحث پیش ثبت نام ها چگونه پیش رفت؟
چمران: در مورد انتخابات که انشاءالله به انتخابات خوب و پرشور بیانجامد، ابتدای کار هستیم. الان شاید نشود زیاد پیش بینی کرد یا با قاطعیت گفت که وضع چگونه است. تعابیر و تحلیلهای مختلفی در مورد انتخابات مطرح میشود و عده ای شاید دوست نداشته باشند که انتخابات پرشور و مشارکت قوی وجود داشته باشد و آیه یاس را از ابتدا می خوانند.
عده ای شاید خیلی امیدوار هستند؛ کلا فکر میکنم البته بایستی امیدوار بود ولی الان هیچ کدام از اینها دلیل بارز و مشخصی برای اینکه یکی از دو طرف را برگزینیم نداریم. پیش ثبت نام انجام شد و شورای ائتلاف هم بیانیه داد و افرادی که توان، کارآمدی، آشنایی و آمادگی خدمت کردن را دارند، تشویق کرد تا ثبت نام اولیه را انجام دهند و پروسه را طی کنند و بتوانند به جایی برسند که جزء کاندیداها شوند که مردم آنها را انتخاب کنند.
آنچه که الان شکل میگیرد و کار میکند وحرکتی که ایجاد شده، حرکت درونی است که بتواند افراد بیشتری و سازماندهی قوی تر را برای انتخابات به وجود بیاورد و با چشم بازتری بتوان حرکت کرد وجلو رفت.
برنا: آمار و اطلاعی از پیش ثبت نام کنندگان از طرف شورای ائتلاف دارید و آیا از شخصیتهای خاصی برای پیش ثبت نام دعوت شد؟
چمران: اگر دعوت شده باشد، دعوت خصوصی بوده و دعوت عام بصورت بیانیه بود. این دعوت میتواند موثر باشد و عدهای را سر ذوق بیاورد که شرکت کنند. خیلی جاهای دیگر چنین بیانیهای دادند و این دعوتها را به روشهای خاص خود داشتند. اگر از افرادی دعوت شده باشد، قاعدتا بصورت شخصی صورت گرفته است نه به صورت سازمان یافته که بگویند این افراد را دعوت کنید یا نکنید. به هر شخصیتی که برسند، میگویند که اگر توانمندی دارید و دوست دارید و اگر فکر کنند میتواند مفید واقع شود، از ایشان دعوت می کنند؛ بدون اینکه این دعوت را به این نتیجه بگیریم که حتما جزء افراد کاندیدا هستند، نه؛ دعوت می شوند و به روش های دیگری از بین آنها کاندیداها انتخاب خواهند شد که الان در حال تدوین آن هستیم.
دوره گذشته روش خاصی بود که این روش برای اولین بار و ابداعی بود و در کل کشور و بصورت سیستم نظرخواهی بود که در تمام شهرها این صورت پذیرفت که کسانی با این تفکر انقلابی موافق هستند و چه کسانی در بین مردم آراء بیشتری دارند و بر آن اساس گزینش صورت گرفت و کسانی که با هم رقابت داشتند، این را خیلی خوب پذیرفتند.
خیلی ها به نفع رقیب خود که وضعیت بهتری داشت کنار رفتند و این سبب شد که از جناح خودشان با قدرت بیشتری به پیروزی برسند. میدانید که اکثریت مجلس کسانی بودند که کاندیدای شورای ائتلاف بودند.
در شهرهای مختلف علاوه بر تهران حضور داشتند و الان اکثریت مجلس را همین افراد تشکیل می دهند و این روش یا روشهای دیگر با یک طریقی یا یک سازوکاری انشاالله از بین کسانی که کاندیدا هستند و کسانی که توانایی کار بیشتری دارند و البته داشتن همه صفات خوب را باید داشته باشند و در بین مردم هم بیشترین رای را دارند، موفقیت آنها قطعی تر است انتخاب شوند.
برنا: همجه های زیادی به مرحله پیش ثبت نام شده که عمدتا از سمت اصلاح طلبان بود. منشا و دلیل این هجمه ها از نگاه شما چیست؟
چمران: من شاید زیاد از منشاء هجمهها نتوانم صحبت کنم که چرا دوست ندارند یا نداشتند؛ ولی یکی از محاسن این کار این بود زمانی که برای بررسی گذاشته شده، زمان موسع و بیشتری است و با فرصت بیشتری می توانند این بررسی را انجام دهند.
در روزهای آخر فرصت خیلی کوتاه است و کارها ممکن است هُل هُلَکی انجام شود و الان زمان هست که مدارک و سوابق را ببینند، به خوبی بررسی کنند و اگر نیازی به مدارک دیگر یا بحث و گفتوگو دارند انجام دهند.
عدهای باید نام نویسی کنند و کسی که میخواهد نماینده شود، قاعدتا باید وقت بگذارد و بین مردم برود؛ به ویژه در شهرهای بزرگ باید خودش را معرفی کند تا او را بشناساند. در شهرهای بزرگ سخت است که یک نفر بتواند خودش را معرفی کند. در شهری مثل تهران چقدر میتوانید در محلات، دانشگاهها، بسیج و مسجد بروید و جاهای مختلفی که مردم جمع میشوند، حرف یک نفر کاندید را گوش کنند؟ چند جا و چه مدتی می توان رفت؟ حالا ما که برای شورا بودیم و متاسفانه یک هفته هم فرصت داشتیم، به خیلی جاها نمی رسیدیم و خیلی سخت بود.
دوره دوم شوراها که سال 81 بود و سال 82 شروع شد، کار تبلیغی ما چهره به چهره بود؛ چون اینترنت نبود، از لحاظ رسانهای هم تقریبا رسانهای نداشتیم، امکان تبلیغ در بیلبورد نبود و ما آن موقع برای اولین بار اعلامیههای کوچکی که کف دست جا میشد را چاپ کردیم؛ آن زمان اعضای شورای تهران تعدادشان 15 نفر بود که فقط اسم و چهرهشان روی آن بود و امکان مشخصات دیگر نبود و با یک عکس دسته جمعی که همه 15 نفر بودند و به صورت پوستری درآمد و بین مردم توزیع میشد ولی بیشتر همت ما روی تبلیغ چهره به چهره بود و مجبور بودیم که صبح و شب در مناطق مختلفی که اجتماعات برگزار می شود و برویم و صحبت کنیم.
بخشی از موفقیت ما به این حرکت چهره به چهره برمیگشت؛ صبح، بعد از ظهر و شب برنامه داشتیم و تقسیم میکردیم و با این روش جلو می رفتیم. این روش الان دیگر با این جمعیت زیاد ممکن است جواب ندهد. در دورهای یک روز بعدازظهر من در جاده کرج در یکی از محلات آنجا برنامه داشتم و بعد شهر ری در نزدیک حرم عبدالعظیم و در مسجدی بعد از نماز مغرب صحبت کنیم و اینکه با چه طریقی خود را می رساندیم و خیلی مشکل بود؛ تازه مردم ما را تا اندازهای می شناختند ولی از نظر ترافیکی کارها سخت و مشکل است، این شناساندنها خیلی سخت است و بهر حال هر کسی راهی را بر می گزیند.
اثبات کردیم که اهل کار و تلاش هستیم و کمتر اهل حرف
برنا: در فضای مجازی انتقادهایی از شما زیاد است، فکر میکنید منشاء این هجمهها از کجاست؟
چمران: هم علیه و هم له وجود دارد، منتها فکر میکنم آنهایی که موافق هستند، کمتر دست به قلم شوند و شروع به کار کردن کنند. به نظر من این مسائل طبیعی و مشخص است. راههای که چه این دوره برگزیدیم و چه در دورههای قبل، اثبات کردیم که اهل کار و تلاش هستیم و کمتر اهل حرف.
یکی ازنقاط ضعف ما در این دوره و دورههای قبل این بود که کارهای شهر و خودمان را نمیتوانستیم بیان کنیم و مردم خودشان بیشتر میدیدند به جای اینکه ما بیاییم و بیان کنیم. کارهایی که در شهر انجام شده است کارهای کوچکی نبوده و یک شهرداری و یک شورای برنامه ریز و ریل گذار خوب و قوی را نیاز داشته که این کار را در مدت کوتاهی انجام دهد.
بزرگراهی مثل امام علی (ع) کشیده میشود و مورد استفاده دوستان قرار می گیرد. رکورد ایجاد تونل برای مترو و ساخت تونل شکسته می شود، نه در کشور خودمان بلکه در بین کشورهایی که سوابق زیادی در کار مترو دارند؛ کشورمان در مراحل تحریم و جایگاه تحریم است، کسی در این زمینه به ما کمک نکرده است. کارهایی صورت گرفت که گفته نشد و گفتنش هم مشکل است؛ زیر خیابان مولوی لجن است و زمین بسیار سست، بدون اینکه یک خیابان ریزش کند یا بگذاریم که ریزش کند آن زیر تونل زدند و رفتند مترو ساختند.
حالا فقط تونل هم نیست، ایستگاه متروی آنجا مهمتر است که یکی از آنها در خیابان شریعتی به دلایلی فرو ریخت و یکی از کارگران که پشت لودری بود متاسفانه فوت کرد و ازدنیا رفت که اینم مسئله دلایل خاص خودش را داشت.
این کار سابقه نداشت انجام شود و زیر تمام عرض خیابان خالی شده بود، بدون اینکه پایه یا ستونی آنجا داشته باشیم و این را ما با چه تکنیکی انجام دادیم و بعد روی آن را پل درست میکردیم. می شد گفت ما از قفسه سینه ایده گرفته بودیم؛ چیزی شبیه قفسه سینه با بتن درست کردیم و بعد وقتی این را ساختیم، زیرش را خالی کردیم و بار بالا روی آن قرار می گرفت.
در میدان تجریش 60 متر زیر زمین ایستگاه مترو است. زمانی که به عنوان کارگاهی که آنجا کار میکرد، آنجا را میدیدم وحشت می کردم. آن زیر خالی بود که ایستگاه ساخته شود، نه تونل. تونل عرضش مشخصتر است اما ایستگاه پهن است و تمام عرض خیابان را باید بگیرد.
مثلا در خیابان شهید بهشتی نزدیک چهارراه قصر یا شهید قدوسی تونلی که زده میشد، خورد به یک سنگ بزرگ به قطر 15 متری که با سنگی به آن بزرگی مثل کوه برخورد کردند و حالا باید چکار میکردند؟ اگر منفجرش میکردند که همه جا منفجر می شد؛ با لطایفالحیلی و روشهای مختلفی از وسط این سنگ یا کنار این سنگ، آن را سوراخ کردند و عبور کرد. همانجا هم باید خط 4 رد میشد و هیچ راه دیگری نداشتیم.
یا بزرگراه یادگار امام که به خیابان امام خمینی رسید، بخشی از آن دو طبقه است که طراحی آن را خودم انجام دادم و ایدهام این بود به جای بزرگراه نواب که خیلی مشکل دارد، ما از آن درس گرفتیم و تندرو را زیر بردیم و کُندرو در رو قرار دادیم و الان میبینیم که آنجا یکی از مهمترین تونل هایی است که ساخته شده است البته اصرار ما این بود که از پادگان جی رد شویم و به میدان فتح و جاده ساوه برویم ولی این پروژه ناتمام ماند و حتی کارگاه آن را جمع کردند و رفتند.
اما ما دوباره شروع کردیم. راه انداختن یک کارگاه خوابیده سخت است و مشکلاتی آنجا داریم. ما هم با نیروهای مسلح مشکل داریم و یک بخشی از آنجا دست وزارت دفاع و بخشی دست استانداری است. مسائل مختلفی است که همه اینها کار را سخت و مقداری کُند کرده است. ما بالای سر آنها می رویم که بجنبید و میخواهیم بزرگراه یادگار امام رد شود و به جاده ساوه برسد.
اگر این کار انجام شود ما دو بزرگراه خیلی قوی، یکی یادگار امام و یکی امام علی شرق به غرب را خواهیم داشت. تنظیم کردن، مطالعه و زمانی که بُرد و کاری که انجام شد، کار ساده ای نبوده که ما نتوانستیم اینها را خوب بیان کنیم.
تصمیم شورا و شهرداری تکمیل پروژه های بر زمین مانده است
الان هم تصمیم داریم با لطف الهی و کمک دوستانمان چه در شورا و شهرداری، این کارها را دوباره دنبال و تکمیل کنیم؛ بزرگراه شهید بروجردی که دو الی سه هفته دیگر، بخش اول آن افتتاح میشود، کاری بود که ده سال به دلایل مختلف زمین مانده بود که مهمترین دلیل آن معارضین بود.
در بزرگراه شیخ فضل الله که به محمدعلی جناح میرسد، آن وسط یک بیمارستان روانی بود که وقتی این جادهها را کشیده بودیم آن وسط مانده بود و یک روز پیغام دادم که آدم سالم هم اینجا روانی میشود و شما روانیها را وسط این راهها می خواهید نگاه دارید؟؛ بالاخره صحبت کردند و ملک بهتری به آنها دادند.
از این دست ملک فرسوده خریداری شد و گفته شد اگر میشود با قیمت بیشتری بخرید چون خانههای آنجا 60 متری و دو طبقه بود که خانوادهای در آن زندگی میکرده و الان دیگر نمیتواند در یک اتاق زندگی کند یا باید در آپارتمان زندگی کند و الان دیگر باید پول بیشتری برای خرید خانه پرداخت کند یا باید به ورامین برود و در آنجا زندگی کند.
ما گفتیم به اینها هم فشار نیاید و اینها هم بتوانند خانه دار شوند. فقط کار مهندسی نیست و این کارها کوچک نبوده و در چنین شرایطی این کارها انجام شده و بسیار ارزشمند است.
برنا: به نظر میرسید حادثههایی مانند خلازیر که اتفاق میفتد تحتالشعاع این کارهای قرار میگیرد، آیا میشود کاری کرد که چنین حوادثی را نداشته باشیم؟
چمران: کسانی که مینشینند برنامه ریزی میکنند، خصوصا افرادی که برنامه اچ اس ایی را مینویسند، آنگونه این را طراحی می کنند که چنین حادثهای هیچ زمان اتفاق نیفتد. در یک کارخانه، ایدهآل ما این است که اتفاقی نیفتد و به همه چیز فکر کرده شود؛ ما در حادثه پلاسکو تجربه داریم که چقدر این حادثه از نظر وسعت و شهادت بزرگتر از این بود و وسط آن همه مشکلات، برخی یک دفعه آمدند استعفا دادند و این جز بغض و عداوت چه چیزی دیگری را میرساند، متاسفانه برخی نمیخواهند کار انجام دهند و دنبال این می گردند که کار را متوقف کنند.
کسانی سودجویی میلیاردی میکنند و به شهر آسیب می رسانند
ریشه حادثه پلاسکو چیز دیگری بود. کسانی که باید از شرایط ساختمان و نگهداری خوب می کردند این کار را نکردند و شهرداری هم مسئول کارهایش نبود. اینجا کسانی هستند که سودجویی میلیاردی میکنند و به شهر آسیب می رسانند و شاید این هشداری باشد که در این زمینه نیروی انتظامی، قوه قضائیه و متولی وقفی که آنجا هست بیایند کنار هم با یک برنامه ریزی درست جلو بروند .
این کارهای مقدار انجام شده است؛ شهردار منطقه گفت در دفتر اوقاف نیرو گذاشتم که هر کسی نرود کاغذی بگیرد که فلان جا ساختمان بسازد، شهرداری متولی وقف نیست که پرونده ساختمانی دهد ولی این کارها را انجام می داند. حالا تمام کاغذها که دستشان بوده است، یا ساختند یا نساختند، الان برای خود آن وقف و شهرداری مشکل ایجاد کرده که به سایر مشکلات شهری اضافه شده که این زمین ها وقفی است و این دردسر را دارد.
این مسائل برای الان نیست و سالهای سال اینگونه بوده است؛ منتها در این شرایط که یک مقداری آنها میتوانستند با آزادی عمل تخلف کنند سرعت گرفت و آمده 8 طبقه ساختمان ساخته و اگر چند ساختمان آن طرفتر ضربه بخورد این ساختمان می ریزد روی سر آدمهایی که زیرش بودند و آنهایی که زیر آوار بودند، کنار این ساختمان نبودند، با ساختمان فاصله داشتند ولی ضربه ای که زده شد، 4 ساختمان این طرف تر را روی سر آنها ریخت.
حتی در خیابان گاندی یک ساختمانی حین ساخت بود و هنوز بارگزاری نشده بود ولی شب خراب شد و دو کارگر را در کام مرگ فرو برد و متاسفانه این گونه ساخت و سازها را باید کنترل کنند و جلو آن را بگیرند.
یک آقایی در خیابان یوسف آباد در خیابان فرعی که طرف غرب خیابان ولیعصر، فردی به من اطلاع داد که او در 12 روز عید 12 طبقه اسکلت فلزی ساخته است. گفتم مگر می شود! این دست خوش دارد اگر چنین کاری کرده. رفتیم دیدیم همه را خال جوش زده اما بارگذاری نکرده و سقف را هنوز نزده بود که البته کارش را تعطیل کردیم.
او یکی از بساز و بفروش هایی بود که کارش خوب بود و البته به او ایرادات فنی گرفته شد هم نظام مهندسی و شهرداری که باید کارها تکمیل شود و بعد بارگذاری شود و شاید این راهی باشد که جلوی بقیه را به سرعت بتوان گرفت و بقیه ای که بارگذاری شده اگر ناپایدار است ناپایداری آن را اگر شود درست کرد چون ساختمانی که فوندانسیون ندارد دیگر کاری نمیشود، کرد. من دیده بودم ساختمان دو طبقه ای که در زمان دانشجویی بنده بدون فوندانسیون می ساختند و به مردم میفروختند و الان همه تخریب شده و جای آن ساختمان دیگری آمده ولی ساختمان 6 طبقه بدون فوندانسیون ساختن را ندیده بودم.
انتقاد به سنم را می پذیرم
برنا: یکی از بحثهایی که بهتر است در این زمینه صحبت شود، بحث سن شما است، در این مورد بفرمایید که شما در روز چند ساعت فعالیت کاری دارید؟
چمران: این موضوع یک نقطه ضعف است. از یک جهت و از جهات دیگر نمی تواند نقطه ضعف باشد ولی از لحاظ تحرک جسمی میتواند نقطه ضعف باشد. بگذریم که من از خیلی از جوانها بیشتر کار میکردم و میکنم و این لطف الهی است که تا زمانی فرصت داشته و قدرت داشته باشیم باید کار کرد.
ما یک جان بیشتر نداریم، باید برای کشور، انقلاب و مکتبمان بگذاریم. ما یک دفعه به دنیا آمدیم و این امکان به ما داده شده است. من سالها کار معماری میکردم و در زمان دانشجویی هم پرکار بودم و ایام عید هم به دفتر میرفتم و نقشه می کشیدم و کارهای عقب افتاده را انجام می دادم.
در روزهای شور انقلاب هم شب و روز می دویدیم. در جبهه که شب وروز معنی نداشت و در نقاط مختلف روزی دوازده ساعت کار می کردم. وقتی که آدم زیاد کار کند، به پرکاری عادت میکند. البته استراحت هم میکردیم؛ در این سن اگر خودم بودم نمی آمدم برای شورا ولی دوستان من اصرار داشتند که باید بیایی بخاطر اینکه هم معمار و شهرساز بودیم و هم تجربه داشتم.
در شهرداری، دارای فکر و ایده بودیم که چه کنیم و چطور جلو برویم و نمونههایی مثل یادگار امام که خودم کروکی کردم و پیشنهاد دادم که بررسی کنید و این کار را انجام دهید که دوستان رفتند راههای مختلفی بررسی کردند و گفتند که اینها گران تمام میشود و این مسیر شما از لحاظ بهای تمام شده مناسبترین است.
بعد از یکسال و اندی فکر کردن به آن کار رسیدند و من خودم مشاور بودم و گفتم انتقادش را میپذیرم. شاید صلاح نباشد در این سن و سال در این هیجانات بیفتیم و اینها آسیب وارد میکند ولی چه ارزشی دارد که آسیب برسد اما انسان در مسیر کار و خدمتگزاری عمرش را سپری کند. ما سعادت شهادت نداشتیم و فقط شهدا را به دوش میکشیدیم و آنها ارزشمندتر از ما بوندکه و رفتند؛ حالا ما در مسیر کار عمر خود را صرف میکنیم تا به نتیجه مثبت برسیم و مورد رضایت مردم واقع شویم.
نظر شما